755

ساخت وبلاگ

امکانات وب

 

چندسال که یه تضاد بزرگ تو زندگیم هست اما هیچوقت نخواستم بهش توجه کنم!

اما حالا که آخرسال میخوام بنویسم. حداقل از شر این همه حرف تو مغزم خلاص شم.

شاید اینقدر درگیر حفظ ظاهر بودم که به خودمم القاء شده که همه چی اوکی...

همین القاء ذهنی بود که باعث شد وقتی تو اون آزمایشگاه یه نفر پرسید

نیاز مالی داری؟ خیلی رک و صریح و به سرعت گفتم نه! و اونم با همین حرف گفت پس

اگه نیاز نداری با این شرایط اینجا نمون و منم به حرفش گوش کردم اما پشیمونم!!!

دقیقا از همون لحظه ای که زدم بیرون تا همین الان این حس پشیمونی با من بوده!!!

به ظاهر همه چی خوبه. ماشینی که زیرپامه و کارتش از اول به نامم بوده، اسم و رسم

بابا، ساختمون هایی که از دور غط اندازن و یه پیشینه با ابهت!!!

همه اینا باعث شده همیشه تفکر خودم و اطرافیانم این باشه که نیازی به درآمد ندارم و

خوشی زده زیر دلم که میخوام کنار دانشگاه خودمو درگیر کار هم بکنم. 

اما جیب خالی و اقتصادی من کنار همه اون شرایطی که به ظاهر وجود داره، دقیقا

همون تضاد بزرگی که ذهنم رو درگیر کرده.

خسته م از این همه تظاهر و در کنارش دو دوتا چارتا کردن! 

یه قولی میخوام به خودم بدم برای سال جدید

شرایط به ظاهر مرفه زندگیم رو میذارم یه گوشه از ذهنم تا بتونم یه کار خوب پیدا کنم

 

+ این بزرگترین سد در برابر پیدا کردن کار بوده

   و من امسال برای حل کردن این مشکل حتما این سد رو میشکنم

   اما فقط برای زمانی که قراره به یه موقعیت شغلی فکر کنم وگرنه در بقیه موارد من

   همون دخترک متظاهر به مرفه بی درد باقی میمونم چون میدونم که لازم نیست سفره

   دل پیش هر کسی باز بشه ...

 

[ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 165 تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 ساعت: 14:16