753

ساخت وبلاگ

امکانات وب

 

پشت همه روزمرگی ها و کارها و برنامه هام یه نگرانی هست.

مثل اکثر آدم هایی که تو این نقشه جغرافیایی به عنوان یه هم زبون زندگی میکنن...

یه نگرانی که همین چنددقیقه پیش موقع مسواک زدن با یه قطره اشک خودشو نشون

داد. نگرانم برای روزهایی که نمیدونیم قرار چه اتفاقاتی بیفته... 

اول به جای "اکثر" نوشتم "همه" ! اما بعد پاک کردم!!!

آخه مسلما همه نگران نیستن که اگر بودن وضعیت اینطور نبود 

کاش حداقل خودمون به همدیگه رحم میکردیم کاش حداقل رحم و مروت داشتیم ...

به آینده فکرمیکنم درحالی که حتی نمیدونم تصور کنم ماه دیگه مثل امروز چه شرایطی

در انتظارمون... وقتی این فکرا تو سرم رژه میره مدام میگم خدایا تو رحم کن...

من اینجا رو دوست دارم ولی اعتراف میکنم تا حالا تو این فشار روحی روانی نبودم که 

با خودم بگم اگه اینجا نبودم وضعیتم چطور بود؟ بازم این حسرت هایی که الان دارم

رو داشتم؟ بازم این نگرانی ها رو داشتم؟

 

اگر بگم استارت این نوشتن بابت چی بوده حتما خنده تون میگیره!

اما حذف آهنگ تولد مبارک از خندوانه خیلی مسخره، اونقدر که هرچی سعی میکنم یه

منطقی پشت این کار پیدا کنم نمیتونم! حتی بیمارترین ذهن هم نمیتونه تا این حد پیش

بره... دریغ کردن این خوشی های کوچیک تو این روزا عجیبه! خیلی عجیب...

 

+ خدایی تو رحم کن... 

 

[ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 18:41