یه پیام از بچه های ترم پایینی رو تلگرام اومده بود.
بعد تعریف و تمجید از پاور سمینارم و مقایسه ها، میخواست بدونه نرم افزاز
خاصی استفاده کرده بودم بوده؟؟؟ (اینا چندماه دیگه باید ارائه بدن ...)
گفتم نه بابا چه نرم افزازی و کوتاه و مختصر توضیح دادم چیکار کردم و
از چه چیزایی استفاده کردم.
+ اینقدر اون روز شلوغ پلوغ بود و منم نفرات آخر که اصن فکرنمیکردم
بچه ها حوصله گوش دادن و نگاه کردن به ارائه من رو داشته باشن ولی
دقیقا بعد تموم شدن سمینارا و تو این دوماهی که از اون روزا میگذره اینقدر
بچه ها و استادایی که اونجا بودن و کارا رو دیدن از پاورم تعریف کردن که
اصن باورم نمیشد. ( اون روزا به معنای واقعی خودکم بینی گرفته بودم!)
مخصوصا بچه هایی که بعد ما قراره ارائه بدن و مسلما میخوان خیلی بهتر
از من ارائه بدن. آخه کم پیش میاد ویبریو تو یه جمع از یه نفر تعریف کنه
همین موضوع خیلی سروصدا کرد ...
++ چقدر استرس داشتم و چقدرررر برای اون درس یه واحدی زحمت کشیدم
چقدر استاد راهنمای بیچاااره رو اذیت کردم
این حال خوب و نتیحه دادن کارم، ارزش تمام اون سختی ها رو داشت.
اما میگه " جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود؟ "
دقیقا حال و احوال من! اونموقع با اونهمه مقاله جدید کلی حال کردم که
دارم به روز ترین و کامل ترین ارائه رو تحویل میدم ولی به فکر ترجمه ها
و جمع بندی هم بودم ؟!!! :/
[ هم دمــم ]...برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 146