بالاخره فایل نهایی ترجمه ها رو تحویل دادم
چقدر اذیت کرد چقدر اینطرف اونطرف رفتم تا فرمت فایل رو درست کنم
از آخر هم رفرنس شکل و جدولم بهم ریخت ولی از اونجایی که خانوم دکتر
مهربون، زیادی مهربونه گفت نمیخواد دیگه دوباره بزنی همین قبوله :)
+ دو سه روز پیش اولین حس پشیمونی و کلافگی اومد سراغم!
مبحث جدید سخته، کلافگی بابت این وضعیت بلاتکلیف خونه هم اضافه
شده بود و منم با تمام سعی و کوششی که داشتم تا نگم کم آوردم ولی نشد.
یه کلمه گفتم پشیمونم! میدونم حرف درستی نبود... جوابش رو هم با جدیت
گرفتم ...
++ سعی کردم اون فکر پشیمونی رو از خودم دور کنم...
نباید اون حرف حتی به ذهنم میرسید چه برسه به اینکه به زبون بیارم.
ولی خودم میدونم که درستش میکنم.این دوهفته تعطیلی هم باعث میشه
که خودم بشینم کارها و برنامه ها رو یه کم بالا پایین کنم ببینم چی درسته
چی درست نیست!
+++ کمی تا قسمتی گیجم کردن! واسه همین خیلی خوشحالم که این دوهفته
بهانه ای میشه برای اینکه خودم فکرکنم.
[ هم دمــم ]...برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 149