1046

ساخت وبلاگ

امکانات وب

باز یه مصاحبه رفتم و سطح دوپامین رو به حد اعلا رسوندم:)

برعکس الان، از صبح به شدت استرس داشتم

استادخان میگفت مگه دفعه اول؟ گفتم نیست اما این فرق میکنه

باید پرزنت کنم... باید بدون وقفه حرف بزنم... باید طولانی جواب بدم

‌درصورتی که بقیه تجربه هایی که داشتم بدون پیش زمینه رفتم و حرف

زدم...

اما انجام شد و باید ببینم چی میشه...

شاید حتی نتیجه هم مهم نیست...

مهم این تلاش کردن برای کار و گرفتن فیدبک مثبت از آدم های مقابل و

شنیدن تعریف و تمجید از اساتید اجنبی :)

بعد ۴۵ دقیقه که لپ تاپ رو بستم حالم خوب بود

تو آینه یه نگاه به خودم ميندازم، می خندم، میگم میدونی که تا آخرش

هستم؟ خنده م عمیق تر میشه و خداروشکر میکنم...

حتی اگه کلی فکر و خیال تو سرم باشه که دختر واقعا میخوای بری؟

‌‌

به مامان نگاه میکنم ... به اتاقم... به زندگیم...

به حرف های استادخان فکر میکنم... به سختی هایی که می شنوم...

به اتفاقات خوب و بدی که حتما وجود داره...

به دور شدن از امن ترین محیطی که برای خودم ساختم...

و جالب اینجاست که با این فکر ها بازم نمیدونم انتخابم درسته یا نه

سپردم به خودش...

می خوام پیش برم ببینم چی میشه...

[ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 7 اسفند 1401 ساعت: 0:15