265

میدونم باید بخوابم ولی خوابم نمیبره!

اینم میدونم که شب دوباره شبیه گربه های گیج و ویج باید بشینم پای جزوه!

وقتی ذهنم درگیر فکر و خیالاش باشه خواب هم تعطیل میشه.

هرچی به روزای آخر خرداد نزدیک تر میشیم، فکر و خیالم بیشتر میشه.

اول باید تکلیف خونه باید مشخص بشه... همین یکی خودش خیلی کار داره

فقط خدا خدا میکنم که ماجراهای پارسال تکرار نشه!

از اینطرف تا دوهفته دیگه امتحانا و ماه رمضون تموم میشن و باید خیلی

جدی به کنکور و کارهایی که باید انجام بشه فکرکنم. یه کلاس تو دانشگاه

ثبت نام کردم که احتمالا یه هفته بعد ماه رمضون شروع میشه.

ترجمه ها رو هم باید تا آخر تیر تحویل بدم پس حواسم به این یکی هم باشه!

+ از فکرکردن به هرکدوم از این کارها حس خوبی بهم دست میده از تغییر

   خونه تا حتی همون ترجمه هایی که خیلی حوصلشون نیست !!!

    فقط لازمه که هرکدوم درست و حسابی انجام بشه ... مخصوصا کنکور

     همه میگن ارشد یه پُل حتی خیلی ها موافق ادامه دادنش هم نیستن

     ولی برای رسیدن به چیزایی که میخوام باید بهترین پُل رو انتخاب کنم

     این یه سالی که زمان دارم برای ساختن بهترین پُل کافیه ...