875

آخرین ساعت های ۹۹

نمیگم تمام روزهات به تلخی گذشت اما

با ترس شروع شدی، ترس از شرایطی که هیج چیزی ازش نمیدونستیم.

هنوز با اتفاقات دومینو وار زندگیم کنار نیومده بودم که بهم نشون دادی

چقدر میتونم متزلزل باشم . من همیشه از اونچه که امسال تجربه کردم

میترسیدم و دقیقا همون ماجرا در کل سال برای من تکرار شد

و فقط خدا میدونه که چقدر تو خودم دست و پا زدم...

نمیگم تموم شده که هنوز هم هست و من تنها چاره رو تو تغییر زندگی

خودم میبینم. برای همین مصمم شدم به تلاش برای آینده م...

دوباره عزیز از دست دادم

دوباره غم دیدیم

اما خب میبینی که با همه آنچه که گذشت همچنان نفس میکشیم

گفتم که همه روزهات تلخ نبود

بهترین تجربه های کاری رو امسال به دست آوردم

شروع کردم به آماده شدن برای یه تغییر بزرگ

آدم های اضافی زندگیم رو حذف کردم و اصلا پشیمون نیستم 

و طبق معمول گپ و گفت با دوستام به خودم هم تکرار میکنم که

زندگی با همه سختی هاش بازم جای امیدواری داره

و من امیدوارم

به سال جدیدمون 

به اتفاقات جدید و خوب زندگی

الهی این سال برای همه پر از خیر و برکت باشه :)

+ یه خبر جالب رو همین الان خوندم که باید به آخرین نوشته سالم

  اضافه میکردم. ویرایش جدید کتاب سبز آبی در حال آماده شدن...

  این کتاب برای من خیلی خاطره ها داره

  و زمانی که ویرایش قبلی تازه از راه رسیده بود من دانشجویی بودم

  در آرزوی وارد شدن به این راه و همون زمان به خودم گفتم که ویرایش

  بعدی تو دقیقا تو همون جایگاهی خواهی بود که داری براش تلاش

  میکنی و الحمدالله که همینطور هم شد...

 حالا میخوام باز اینجا به خودم قول بدم که تو ویرایش بعدی این کتاب

  باز من تو جایگاهی خواهم بود که الان دارم براش برنامه ریزی میکنم.

  تا سال ۲۰۲۴ :)